255 بازدید
روانشناسان حوزه جرائم اطفال را شامل اعمال ،رفتارها و واکنش های نابهنجاری میدانند که کودک یا نوجوان در مقابله با موقعیت ها از خود بروز میدهند.بر این اساس کودک و نوجوان بزهکار به فردی اطلاق میشود که در سنین پیش از تکامل و رشد فکری کامل به سر میرود و هنوز قادر به تمیزدرست خوبی و بدی، ارزش وضد ارزش نیست و یا با وجود این توانایی،هنوز به چنان رشد رفتاری مطلوبی نرسیده است که بتواند در برابر بحران ها و شرایط آسیبزا، واکنش مناسبی داشته باشد.روانشناسان طی پژوهشهای خود دریافتند که اکثر افراد مجرم بزهکاران مانند اشخاص عادی و سالم عمل می کنند ؛اما گاه در مواقع بحرانی،تحت تاثیر فشار روانی و نابهنجاری تربیت و رشدخود ،رفتار نادرستی را در پیش میگیرند.به همین دلیل است که در قوانین جزایی،به بررسی وضعیت روحی و روانی طفل یا حتی سرپرست قانونی او،محیط خانوادگی و معاشرت طفلی تاکید شده است.روانشناسان فعال در حوزه بزهکاری های اطفال،معتقدند گاه رفتارهای نادرست و بزهکاری های اطفال،ناشی از تمایل آنان به شباهت داشتن رفتاری،خلقی و همسانی با همسالان است.بنابراین از بعد روانشناختی، جرایم کودکان همواره به انگیزه های مادی، خصومت و ویرانگری محدود نمیشود؛بلکه عوامل روانشناختی نیز در بزهکاریها تاثیر بسزایی دارند و در صدور هر کدام باید در نظر گرفته شوند